خواستم چیزی بنویسم، دیدم اینجا بهتر نوشتند ...
بنویسیدکه اجازه صادرنشد.
بنویسیدکه آقامرانخواست،
مرانخواندند...
بنویسیدکه ازنجف تاکرب وبلا
عاشق برای باریدن برغربت جاده زیادبود
وانگارجایی برای من نبود....
بنویسیدکه شیرینی زیارت باپای پیاده روزیم نبود...
....نشد....
آنقدراززبان این وآن این جاده راباچشم دیده ام
که دیگردلم قدم به قدم جاده رامی شناسد.
آری!
انگارقلبم درقفسی سخت اسیراست
واسارت دراین قفس بودکه به من اجازه ی
پریدن نداد...
وگرنه آقای من کجاودل شکستن کجا!؟
مینویسم تایادم بماندکه دیگربرمیله های
قفس نیافزایم.
به امیداینکه سال بعد....
اربعین،کربلای ارباب...
وحالاباامیدی دوچندان زیرلب زمزمه می کنم:
اگه اجازه بدی اربعین بیام آقا...
فیلمی با موضوع نیکی به مادر.
من خیلی باهاش ارتباط برقرار کردم ولی بعد این نقد رو خوندم یه کم ارتباطم کمرنگ شد!!
قسمت هایی از فیلم :
نرگس در حال صحبت با مرضیه:
آلیوشا با هیجان زمزمه کرد : اگر روزی فاش شود که مسیح هیچ نسبتی با حقیقت نداشته است، من باز هم میان این دو مسیح را انتخاب خواهم کرد.
--------------------------------------
نرگس در حوزه :
بدان که تو چو خود را دانی نه به واسطه صورتی است از تو در تو
زیرا اگر تو به واسطه صورتی دانی، از دو حالت بیرون نباشد
یا دانی آن صورت مطابق توست یا ندانی
اگر ندانی آن صورت مطابق توست پس خود را ندانستهای
در حالی که فرض ما بر این است که تو خود را میدانی
و اگر دانی که آن صورت مطابق توست پس باید خود را بدون آن صورت دانسته باشی
تا بتوانی تشخیص دهی که آن صورت مطابق توست
پس معرفت تو به خود به واسطه صورت نیست و نتواند بود
زیرا تو ذاتی هستی مجرد از ماده
و از خود غایب نیستی
سهرودی رحمت الله علیه واجب الوجود را نور الانوار میداند
و همه مرابت وجود را که از نور الانوار صادر شده است با کلمه نور توصیف میکند.
چون در فیض ازلی را گشود
شعشعه زد لمعه جود از وجود
کرد فیوضات وجودی ظهور
بر مثل آیه الله نور
واقعا فکرش رو هم نمیکردم.
دو تا رزق بزرگ تو یه روز!!
+ خدایا ! داری مقدمه چینی میکنی، رزق اصلی رو که بهم دادی سکته نکنم؟
واقعا ممنونتم.
امروز فیلم فرشته ها با هم می آیند رو دیدم.
روایت یک روحانی جوان و همسرش که برای خواندن درس راهی تهران شده اند و خدا به آنها سه قلو میدهد و فقر و ...
+ یک کپی خیلی ضعیف از فیلم طلا و مس..
سخنان آقا امروز خیلی تاثیر گذار بود. مخصوصا این جمله :
"این را بدانید که چه توافق هسته ای بشود و چه نشود، اسرائیل روز بروز ناامن تر خواهد شد."
داشتم فکر می کردم که اگر در دوران کارشناسی بهتر درس خوانده بودم، این احتمال وجود داشت که در جمع نخبگان دانشجویی که به محضر آقا میروند؛ باشم.
یعنی خیلی خیلی دلم میخواست که باشم. اما خب غافل بودیم و پشیمانی سودی ندارد.
البته الان میتوانم کمی تا قسمتی جبران کنم ان شا الله.
دوست دارم به عنوان نخبه به محضر رهبرم بروم. اما بالاتر از آن دوست دارم به عنوان یک فرد مفید هرچند خیلی خیلی خیلی ناچیز، دل امام زمانم را شاد کنم.
خدایا! کمکم کن در این راه دشوار..
+ در کتاب فیه ما فیه مولانا میگه : "غفلت، کفر است!"
واقعا به همین سادگی!
هر لحظه که از یاد یار غافل بودیم، گویا کافر بودیم.
گذشتهام سراسر غفلت است..
+ دعا واجبم! دوستان دعا بفرمایند..
اینجا نمیفهمنــــد حرف لالهها را
در آسمان همصحــبت دیگر بگیریم
برای حضرت یعقوب فقط یک پیراهن خونی آوردند ..
وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ
و از آنان کناره گرفت و گفت : دریغا بر یوسف! و در حالی که از غصه لبریز بود از اندوه چشمانش سپید شد..
چشمانش سپید شد.. (مصحف شریف/سوره یوسف/آیه84)
چه کند امام سجاد (ع) با 18 پیکر خونی ..؟!! سرهای بر نیزه..؟!
+استادی داشتیم میگفتند دین ما را ببینید : امام مبتلا میشود، ماموم مستفیض میگردد!
یا زین العابدین! ادرکنی ..