..و خدا ما را برد

وَ مَن یَتِق اللهَ، یَجعَل لَه مَخرَجا

..و خدا ما را برد

وَ مَن یَتِق اللهَ، یَجعَل لَه مَخرَجا

..و خدا ما را برد

در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم، شروع شــد

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

اینجا نمی‌فهمنــــد حرف لاله‌ها را

در آسمان هم‌صحــبت دیگر بگیریم




۱ ۳۰ آبان ۹۳ ، ۱۸:۵۳

برای حضرت یعقوب فقط یک پیراهن خونی آوردند ..


وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ

و از آنان کناره گرفت و گفت : دریغا بر یوسف! و در حالی که از غصه لبریز بود از اندوه چشمانش سپید شد..

چشمانش سپید شد.. (مصحف شریف/سوره یوسف/آیه84)


چه کند امام سجاد (ع) با 18 پیکر خونی ..؟!! سرهای بر نیزه..؟!



+استادی داشتیم می‌گفتند دین ما را ببینید : امام مبتلا می‌شود، ماموم مستفیض می‌گردد!

یا زین العابدین! ادرکنی ..


۲ ۲۸ آبان ۹۳ ، ۱۰:۳۱

خاطرم این روز و شب‌هاست درهــــم بیشتر

سال را گـــرد تو می‌گردم، محــــــرم بیشتر


عاشورا

۱ ۰۶ آبان ۹۳ ، ۱۹:۱۴

گذشته از نقدهایی که بهش وارد بود و فیلم متوسطی بود، به طور کلی به دلم نشست..


mihman-darim-site

دوقلوها خیلی بانمک بودند.

تکه‌ای ازفیلم :
مادر : ناهار چی بپزم؟
زینب (دختر خانواده) : قیمه
حسین (یکی از دوقلوها) : قورمه سبزی
پدر (خطاب به رضا و عباس که در حیاط خانه هستند): بچه‌ها! مادرتون منتظره. چی می‌خورید؟
عباس(قل دیگر) : خورش کرفس
رضا (پسر کوچک خانواده و شیمیایی) : کوکو سبزی

مادر: آبگوشت می‌پزم!!
:))


+پس همه جا این امپراتوری مامان‌ها وجود داره. خیالم راحت شد تنها نیستم! :دی

۱ ۰۵ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۳

این روزها سقای آب و ادب را می‌خوانم...

نمی‌خوانم، غرق می‌شوم..



عباسِ عباس...

ماه، روشنی‌اش را، گرمی‌اش را، هستی‌اش را و هویتش را از خورشید می‌گیرد. و ماه، بدون خورشید به سکه‌ای سیاه می‌ماند که فاقد هویت و ارزش و خا‌صیت است. و آنها که مرا به لقب قمر، مفتخر ساخته‌اند، نسبت میان ماه و خورشید را چه خوب می‌فهمیده‌اند!

من به طفیلی حسین آمده‌ام و به عشق حسین زیسته‌ام. من آمدم که عاشقی را به تجلی بنشینم. من آمدم که دوست داشتن را معنا کنم اما آسمان عشق حسین، بلندتر از آن است که پرنده عاشقی چون من بتواند بر آستان عظمتش بال ارادت بسازد.


۰ ۰۵ آبان ۹۳ ، ۲۰:۰۸

سقیفه

بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)



یادداشت علامه سید مرتضی عسکری:

سقیفه در لغت به معنای سایبانی است که در حکم مهمانخانه‌ی شیخ قبیله است و نیز محل اجتماع افراد آن قبیله است که در آنجا درباره همه‌ی امور قبیله گفتگو می‌شود.

انصار پیامبر اکرم(ص) از دو قبیله اوس و خزرج بودند که هر دو قبیله در اصل از یمن بودند و اجداد ایشان برای درک حضور پیامبر(ص) به مدینه آمده بودند.

سقیفه‌ی مشهور در تاریخ، محل اجتماع قبیله خزرج از انصار بوده است و رییس ایشان سعد بن عباده بوده که برای بیعت با او در آن زمان دز آن محل اجتماع کرده بودند. در حالی که جسد مبارک پیامبر(ص) بین خاندانش بود و مشغول غسل دادن جسم مطهر آن حضرت بودند. چون خبر اجتماع سقیفه به گروه پیرو ابوبکر و عمر رسید، با سرعت به اجتماع سقیفه ملحق شدند.

در اثر اجتماع آن سقیفه، شریعت اسلام پس از پیامبر اکرم(ص) دگرگون شد.

در اثر سقیفه، تاریخ اسلام دگرگون شد.

در اثر سقیفه، به درِ خانه‌ی فاطمه زهرا(س) آتش بردند و شد آنچه شد.

در اثر سقیفه، شمشیر ابن ملجم بر فرق امیرالمومنین(ع) فرود آمد.

در اثر سقیفه، امام حسن(ع) با زهر شهید شد.

در اثر سقیفه، حضرت امام حسین(ع) شهید شد و زینب(س) و دیگر دختران پیامبر(ص) اسیر شدند.

در اثر سقیفه، مسیر تاریخ بشریت دگرگون شد.

اثر سقیفه از آن روز تا کنون و تا ظهور حضرت مهدی موعود(عج) باقی است.


+ هیئت مجازی کتاب

۱ ۰۲ آبان ۹۳ ، ۱۵:۰۴