..و خدا ما را برد

وَ مَن یَتِق اللهَ، یَجعَل لَه مَخرَجا

..و خدا ما را برد

وَ مَن یَتِق اللهَ، یَجعَل لَه مَخرَجا

..و خدا ما را برد

در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم، شروع شــد

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کافه کتاب» ثبت شده است

جایی خوندم : "من بهشت را کتابخانه‌ای تصور میکردم."


چند روزیه تو دانشگاه یه کافه کتاب باز شده

خیلی هیجان انگیزه (ایده نویی هست) و مهم تر اینکه خیلی به دل من نشسته

امروز رفتم تو و تا وارد شدم کتاب "انتظار عارفانه، عالمانه" حاج آقا پناهیان اولین کتابی بود که به چشمم خورد.

تمام قفسه‌های اولین کتابخونه‌اش دقیقا لیست خرید من بود!

یک ساعت همه شون رو ورق زدم و لذت دنیا رو بردم.


آخ جون...

از این به بعد، بعد از یک و نیم ساعت کلاس درس، سه ساعت کتاب خوندن می‌چسبه .... نه؟

:)))


+ به زودی در این محل تصویری از بهشت منتشر می‌شود!


۳ ۰۸ مهر ۹۳ ، ۱۹:۲۹