رقیه خاتون
جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۲ ق.ظ
سوختم ز آتش هجر تو پدر تب کردم
روز خود را به چه روزی بنگر شب کردم
روز خود را به چه روزی بنگر شب کردم
تازیانه چو عدو بر سر و رویم میزد
نا امید از همه کس روی به زینب(س) کردم
نا امید از همه کس روی به زینب(س) کردم
۹۳/۰۹/۰۷
شام! ای پیچیده در حرارت عصیان!
محکمتر بزن این تازیانه های پی در پی را که فردا از جای تازیانه ها،
هزاران بهار جوانه خواهد زد. خرابه هایت،
آرامگاه ملائکیـست که بر دیواره های ویرانِ شرم سر می کوبند.